لحافدوزی به عنوان یک هنر قدیمی ایرانی، با توسعه صنعت نساجی کم کم رو به فراموشی رفته و مدتهاست که دیگر از صدای “بَنگ بَنگ” کمان لحافدوزی در شهرها خبری نیست. تا چندسال پیش در شهر و روستا “لحاف کرسی” جزء جداییناپذیر خانههای پدربزرگها و مادربزرگهایمان بود و کار لحافدوزان نیز رونقی صد چندان داشت، اما دیگر خبری از کرسیهای قدیمی به همراه لحاف کرسیهای آراسته شده به طرحهای زیبا و چشمنواز نیست.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان، آن روزها خبری از انواع وسایل گازسوز و پکیج و … نبود و اگر میخواستی گرم بمانی، باید شب هنگام تا بالای گوش لحاف را بر سر میکشیدی و اینگونه سرمای زمستان سپری میشد، اما این روزها لحاف کرسیها در پستوی خانهها، جا خوش کردهاند و نسل جدید هم به سراغ لحاف و لحافدوزی نمیروند، حال آنکه منطقه ترشیز دارای هنرمندان خوش ذوقی بوده است که با طرحهای زیبا شادابی و طراوت را برای ما ارمغان میآوردند.
حسن ضیایی که عمر خود را در حرفه و هنر لحافدوزی سپری کرده است، میگوید: متأسفانه در سالهای اخیر با توسعه ماشینهای نساجی و تولید پتو، لحاف و تشکها و بالشتهای صنعتی، رفته رفته از رونق لحاف دوزی دستی کاسته شده است و این هنر قدم در سراشیبی سقوط و فراموشی گذاشته و امروز بسیاری از مغازههای لحافدوزی بسته شده یا اساتید این هنر خانهنشین شدهاند.
وی ادامه میدهد: کار لحافدوزها، تنها به لحافدوزی ختم نمیشود بلکه تهیه انواع تشک و بالش از کرک، پشم و پنبه و سایر الیاف و مصنوعات طبیعی را نیز شامل میشود، حتی کار تعمیر لحافهای را هم لحاف دوزها انجام میدهند.
وی با بیان اینکه چهاربته، عروس و داماد، طاووس، لوزی، دایره، پری دریایی، یک گل و … از جمله طرحهایی است که زینت بخش لحافها میشوند، میگوید: دوخت تشک و بالش هنوز رونق خود را دارد اما دوخت لحاف به تعداد کم آن هم جهت سرویس عروس و داماد تهیه میشود.
این لحاف دوز میگوید : به خاطر تجربه و علاقه به این کار، بیش از 100 طرح لحافدوزی تهیه کرده است.
وی میافزاید: این کار، سختیهای خاص و خاکخوردنهای بسیاری دارد لذا باید با عشق، علاقه و ذوق وارد این کار شد.
وی با گشاده دستی میگوید: حاضرم اگر فرزندانم یا هر شخصی که علاقه به این هنر داشت، به آنان آموزش دهم.
وی بهداشتیترین الیاف را پنبه میداند و میگوید: در قدیم شست و شوی رختخواب و زدن پنبه، بخشی از امور خانه تکانی به شمار میرفت و انواع بیماریها و حساسیتهای پوستی در مقایسه با زمان کنونی کمتر به چشم میآمد و شاید یکی از دلایل آن همین شستشوها بود.
این لحافدوز میافزاید: در سالهای اخیر مساله واردات پنبه و افزایش نرخ این محصول در بازار باعث شده که لحافدوزان و خریداران، از لحاف پنبهای به الیاف مصنوعی روی آوردهاند که از نظر بهداشتی چندان مورد تأیید نیست.
ضیایی میگوید: امروزه اغلب شستشوی پتو و لحاف و بالشت که از الیاف مصنوعی تولید میشود، به خشکشوییها سپرده میشود و اگرچه در بیشتر مراکز خشکشویی از مواد ضدعفونی کننده استفاده میشود اما باز هم شاهد حساسیتهای پوستی در مردم هستیم.
این لحاف دوز که از سن 15 سالگی در این حرفه مشغول است، ادامه میدهد: لحافدوزی به عنوان یک هنر و صنعت دستی حامی ندارد و سازمان صنایع دستی از لحاف دوزان حمایت نمیکند حال آنکه اگر دستگاههای ذیربط از این صنف حمایت کنند، این هنر برای جوانان به عنوان یک شغل و هنر باقی خواهد ماند.
وی که از نبود یک صنف به نام لحافدوزان انتقاد دارد و میگوید: این شغل زیر مجموعه خیاطان و نخفروشان است.
این شهر ترشیز با بیان اینکه وضعیت لحاف دوزهای شهر تعریفی ندارد و اغلب آنان از کار و کسب خود راضی نیستند، میگوید: از اندک شماری از مغازه های لحاف دوزی که باقیمانده استادکارانی را خواهید دید که عمر خود را سپری کردهاند و تک و تنها و بدون شاگرد مشغول به کارند.
ضیایی که بیش از 22 سال از عمر خود را در این حرفه سپری کرده و امرار معاشش از این حرفه است، میگوید: هماکنون کمی درآمد و سختیهای کار لحافدوزی، گرد و خاکی که در فضا جریان دارد، سینهای که در سالهای پیری بیمار میشود، سرفههای مداوم و دستمزدهای پایینی که کفاف زندگی را نمیدهد، از مشکلات ماست هرچند برای استفاده از خدمات بیمهای هیچگونه حمایتی از ما نشده است و برای تحت پوشش بیمه قرار گرفتن باید ماهیانه بیش از 100 هزار تومان پرداخت کنیم که در توان من و همکارانم نیست.
وی میگوید: دوست دارم این هنر به فراموشی نرود هرچند علاقه خاصی میخواهد و میطلبد به عنوان یکی از رشتههای فنی حرفهای این هنر آموزش داده شود تا ماندگاری آن بیشتر باشد.
ضیایی با بیان اینکه هر کاری زحمت دارد و در این هنر هم باید خاک بخوری تا آن را فرا بگیری، میگوید: هم اکنون نه از شاگرد و نه دیگر از کمانچه و چوب برای زدن و نرم کردن پنبه خبری هست.
وی میگوید: اگرچه این روزها مردم برای رو انداز از پتو استفاده میکنند و استفاده از لحاف دیگر قدیمی شده اما میتوان با نگاهی هنرمندانه به آثار استادکاران لحافدوز که با هنر دست خود طرحها و نقشهای زیبا را سوزن میزنند نگریست و جایی در لابلای لوازم لوکس خانههای امروزی برای این لوازم از آن بابت که هنری دستی به شمار میرود پیدا کرد و از این طریق با فرهنگسازی از زوال این هنر ایرانی جلوگیری کرد.
ضیایی از این هنر به عنوان یک صنعت دستی که دارای ارزش و اعتبار است، نام میبرد و میگوید: اگر مسوولان همتی کنند و درحفظ این هنر تلاش کنند، دوباره مردم به لحافهای سنتی روی می آورند و قیمتی که بابت خرید آن میپردازند، قیمت یک کالای هنریست نه قیمت یک لحاف ساده و معمولی که پیش از این هیچ رغبتی به استفاده از آن نداشتند.
با این تفاسیر اگرچه توسعه ماشین آلات نساجی و رونق صنعت و افزایش تولید منسوجات و پتو به خودی خود نشان دهنده پیشرفت این صنعت است اما باید در این میان دستاندرکاران میراث فرهنگی و هنرهای دستی برای پیشگیری از نابودی هنر دستی لحاف دوزی تدابیری بیندیشند.